خاطرات خنده دار
خاطرات خنده دار
شما هم خاطرات خنده دار خود را در نظرات بگویید
به هم نخندیم با هم بخندیم
یادش به خیر زمانی که راهنمایی بودیم یه دبیر داشتیم هر موقع از دست ما عصبانی میشد میگفت:
گوساله ها خجالت بکشید من جای پدرتون هستم!!!!!!
.
.
.
یادش بخیر : نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر مینوشت
کیا یادشونه!!!!!!!!!!!!!!
.
.
.
طنز خنده دار رفتن به عروسی توسط دختر ها و پسرها
طنز خنده دار رفتن به عروسی توسط دختر ها و پسرها
عروسی رفتن دخترها
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه خاطرش اینه که: من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار «پرو» لباس داره…
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!...
محض خنده !بچه ها بیاین تو یه کم بخندیم!!!
اساس و بنيان علم اقتصاد (کاریکاتور)
خدا هیچکسی رو اینطوری ضایع نکنه
معرفی اعضای خانواده همسر از نگاه یک مرد....
داماد : موجودیست مظلوم، قبل از دامادی منت بسیار کشیده، بسیار گردن کج کرده تا سر انجام بعله را گرفته، اما همواره انگ به غلامی پذیرفته شدن را به همراه داشته و خانواده ی عروس اورا به عنوان عضوی تحمیلی دانسته و به رسمیت نمیشناسند.
پدر زن : موجودیست از جنس داماد، اما آبش با داماد در یک جوی نرفته و همواره به داماد به چشم دزد ناموس نگاه می کند که دختر دردانه اش را از چنگ بابا درآورده….....